شورشیرین
تکان دهنده است.... مرگی که منسوب به من است، مال من است !میآید ومن ناگزیر از آنم ... 5. مرگ و حیات مهم نیست، مهم آن است که آنها براى خدا و در راه خدا باشد. «مَحْیایَ وَ مَماتِی لِلَّهِ» «أَوَّلُ الْمُسْلِمِینَ» تفسیر نور، ج3، ص: 395و396
نگرانم میکند...نیاز دارم آرام شوم...چیزی باید آرامم کند... برنامه جامع التفاسیر را باز میکنم...دنبال کلمه مورد نظرم میگردم ..."مماتی" ... آیه 162 سوره مبارکه انعام تنها آیه ای است که این کلمه را با چنین هیئتی دارد:
قُلْ إِنَّ صَلاَتِی وَنُسُکِی وَمَحْیَایَ وَمَمَاتِی لِلّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ
بگو در حقیقت نماز من و [سایر] عبادات من و زندگى و مرگ من براى خدا پروردگار جهانیان است .
پس مرگ من...
نه! نمیخواهم بمیرم !میلم به جاودانگی نمیگذارد بروم.میخواهم بمانم؛از آینده میترسم!آینده ای که پس از مرگ است.
نه!بیشتر که فکر میکنم میبینم نمیترسم،خیلی نگرانم! نگران!
سراغ تفاسیر قرآن میروم تفسیر نور و پیامهایش شاید بتواند آرامم کند:
پیامها:
1. راه و روش و هدف خود را در برابر راههاى انحرافى، با صراحت و افتخار اعلام کنیم. «قُلْ»
2. با آنکه نماز، جزو عبادات است، ولى، جدا ذکر شده تا اهمیّت آن را نشان دهد. «صَلاتِی وَ نُسُکِی»
3.انسانهاى مخلص، مسیر تکوینى (مرگ و حیات) و مسیر تشریعى خود (نماز و نُسُک) را فقط براى خداوند عالمیان مىدانند. «إِنَّ صَلاتِی وَ نُسُکِی وَ مَحْیایَ وَ مَماتِی لِلَّهِ»
4. آن گونه که در نماز قصد قربت مىکنیم، در هر نفس کشیدن و زنده بودن ومردن هم مىتوان قصد قربت کرد. «مَحْیایَ وَ مَماتِی لِلَّهِ ...»
6. آنچه براى خدا باشد، رشد مىکند. «لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ»
7. مرگ و زندگى دست ما نیست، ولى جهت دادن به آن دست ماست. «لِلَّهِ»
8. اخلاص در کارها، فرمان الهى است. «بِذلِکَ أُمِرْتُ»
9. پیشواى جامعه، باید در پیمودن راه و پیاده کردن فرمان الهى، پیشگام باشد.
به نظر میرسید کمی آرام شوم اما الان که دقت میکنم متوجه میشم اگه پیام های این آیه برام عملی شوند،خیلی آرام تر خواهم شد.