شورشیرین
به نام خدا امروز هم ساعت های درسی و کلاسی سه شنبه مون گذشت حالا چقدر مفید بود ویا چقدر مطلب یاد گرفتیم بماند! اما چند هفته است که سه شنبه ها یه مساله آزارمون میده و اون هم اینه که :چرا سر کلاس به ساعتمون نگاه میکنیم و منتظریم تا ساعت کلاسی بگذره...مگه این ثانیه ها همون لحظات بی بازگشت عمر ما نیستند که مطمئن هستیم اگه بگذرند دیگه هرگز دوباره بر نمیگردند؟مگه این ها همون لحظات ناب جوانی ما نیستند که باید سرشار از شور و شعور باشند؟مگه...اصلاًچه طور میشه که ما از تموم شدن ثانیه های زندگیمون خوشحال میشیم و گاهی از گذشتن اونها احساس سبکی بهمون دست میده؟ باید پر شور زندگی کرد تا پیروز شد!
امااین جوری درست نیست باید زندگی را دریافت!باید ریتم منظم و دقیقی که ثمر بخش باشه به زندگی بخشید.باید....