رضا جان

در نامه عاشقانه ات چه نوشته بودي كه جواب آن را با وصال گرفتي

تسليت مي گويم. يك دزفولي

سلام

هميشه مويد خوبان باشيد

به نام دوست كه هرچه محبت است از اوست

سلام به به شيريني شور

حاجي رفت چون دوست خواست پس شكر

هركه در اين درگه مقربتر است

جام بلا بيشترش مي دهند

وبلاگ را پاك كرد تا به من وشما نشان دهد هرچه در اين دنيا هست رفتني است و ناپيدار

بهر حال خدايش رحمت كند روح پاكش و لبخند او در كنار مولايش مستدام باشد

به وبلاگ خاطرات باور نكردني سر بزنيد هميشه ما چاي تازه دم داريم

ضمنا اگر توانستيد براي جبران حق شاگرديتان با رفيق ما مرحوم حاج اقا ارتباطتتان با فرزندش بيشتر كنيد

يا علي گوييد تا عشقي علي وار در غدير محبت در دلهاي همه ي مومنان زنده شود.

سلام

خدا انشالله همه ما ها رو رحمت كنه علي الخصوص ايشون رو.

ما رو هم در مصيبت خودتون شريك بدونين.

يا علي

سلام

ما و مجنون همسفر بوديم اندر راه عشق

او به سرمنزل رسيد و ما هنوز آواره ايم

عروج عاشقانه تان مبارك باد

بسمه تعالي

باسلام

در عرض چهل روز حوزه علميه دزفول دو استاد گرانقدر را ازدست داد و هنوز در سوگ آيت الله تبريزي _رحمه الله ) بودند كه در غم اساتيد خود سوختند وهردو استاد فرزند كوچكي به يادگار گذاشتند آري آقاي ابوالقاسمي هم از ميان ما رفت و شهر دزفول را پر از غم و سياهپوش كرد يادشان گرامي باد .

متاسفانه به خاطر مشكلي كه براي وبلاگم پيش آمده نتوانستم وارد وبلاگم بشوم و مطلب بنويسم . نمي دانم كي اما وقتي وبلاگ جديد ساختم آدرس آنرا برايتان مي نويسم

بازهم اين اين مصيبت را به شما و همه مردم داغدار دزفول تسليت عرض مي كنم .

وبلاگ جشن كتاب تهران

اگه كتاب خوب سراغ داريد اسمشو برام بنويسيد