سفارش تبلیغ
صبا ویژن






















شورشیرین

   به نام خدا

   مراسم های کفن و دفن شهدای گمنام و همین طور روزها و شب هایی که به قصد عزاداری سید و سالار شهیدان با دوستامون  هیئت میرفتیم هم گذشت و ... خدا قبول کنن !
   مسجد دانشگاه  شده بود پاتوق هیئت  و بچه هیئتی ها....
سعی کرده بودن که همه چیز حساب شده و مرتب و شایسته و در خور امام حسین علیه السلام و یاران عاشوراییشون برگزار بشه که انصافاً هم همه چیز مرتب بود ... مثلا : سرویس های ایاب و ذهاب اماده ،بساط چای و خرما به راه! و مداح های معروف  و  اشک و آه و ناله و ...
   خلاصه همه چیز مناسب بود بجز سخنران!ظاهرا بعضی شب ها بس که  مداحی زیاد میشد جایی برای  حضور سخنران باقی نمی موند ! مثلا خیر سرمون رفته بودیم درباره عاشورا اطلاعاتمون رو زیاد کنیم و یا دست کم یاداوری باشه اما... دریغ و درد که... نه که مراسم خوب نباشه و یا مخالف گریه و عزاداری برای اقا و مولای مظلوم و شهیدمون باشیم ها نه! ما معتقدیم که گریه بر ابا عبد الله الحسین شفاست و ...

  اما میدونید مراسم برای  دانشجویان برگزار میشد و انتظار میرفت که آقایون مداح و سخنران این رو در نظر میگرفتن که ما  از نظر فکری و اعتقادی و حدیثی باید تغذیه بشیم نه این که مدام شنونده خواب ها و رویاهایی باشیم که نمیدونیم راویش کیه؟ توی چه حالتی خواب دیده و ... اصلاً  اون وسط انگار  هیچ کس یادش نبود که توی دین ما خواب و رویا حجیت نداره و نمیشه بهش استناد کرد و دین ما دائم ما رو به عقل مداری و ایمانی که پایه عقلانی داشته باشه دعوت میکنه...  یادشون رفته بود که مثلا برای  قشر فرهیخته ای دارن صحبت میکنن که دیگه این حرفای هوایی  رو نمیتونه قبول کنه!

تازه اینها همه به کنار شب شام غریبان رو بگو... خدای من ...

واقعا نمیدونستیم برای مظلومیت امام حسین گریه کنیم و یا برای تحریفاتی که توی نقل ماجرا اومده!!!

اگه بدونبن که  چقدر دلمون برای مظلومیت امام سجاد سوخت! انگار اقایون مداح یادشون رفته بود که درباره امام معصوم دارن صحبت میکنن ...

   نکته:

1. لطفا گمان نکنید فقط هیئت ما این طوری بود  بقیه جاها همه چیز بر وفق مراده!فقط لازمه کمی دقت کنیم و حواسمون رو بدیم که با چی و برای کی گریه میکنیم! 

2. اشک و اه و ناله برای امام حسین علیه السلام خیلی خوبه اما به چه قیمتی ؟
3. ای کاش سخنرانی پیدا شه که جرات کنه از تحریفات عاشورا بگه!
4. یاد شهید مطهری به خیر ! اون شبا خصوصا شب شام غریبان که همه گریه میکردن و من و دوستم خنده تلخ  روی لبمون بود(کارم از گریه گذشته است به ان میخندم) جای خالیشون رو میشد جدا درک کرد.
5.امان از دل زینب سلام الله علیها....


نوشته شده در پنج شنبه 86/11/4ساعت 5:24 عصر توسط دوخواهر| نظرات ( ) |